مقاله | چکیده محتوایی | گزارش تفصیلی | گزارش تصویری |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
چکیده محتوایی کرسی علمی ترویجی:
نقد برداشت های دکتر سروش از مسأله خاتمیت در خصوص امامت |
گزارش تفصیلی کرسی علمی ترویجی:
نقد برداشت های دکتر سروش از مسأله خاتمیت در خصوص امامت |
بیان مدعا (دکتر اسداف): دكتر عبدالكريم سروش كه يكی از معاصرين در حوزه ي روشنفكري ديني می باشد، از مسألة خاتميت برداشتهاي متفاوتی داشته است. ايشان در اين مورد بحثهاي مختلفي را مطرح كرده است که ما در اين مقاله همه¬ي سخنان ايشان را در اين خصوص، به دو مرحله تقسيم نموديم. در مرحلة اول فلسفه ي خاتميت را از ديدگاه ايشان بيان كرده و سپس اشكالات بحث را مطرح نموديم. به عقيده ي دكتر سروش پيامبر اسلام (ص) بر خلاف انبيای ديگر، تمام تجربة باطنی تفسير ناشدة خود را در اختيار مردم گذاشت، و به همين خاطر هر كسی که به قرآن کريم مراجعه کند، با تفسير و برداشتی روبه¬رو است که عين باريدن وحی بر او می ماند. و به همين خاطر هر کس می تواند از دين، فهم جديدی داشته باشد. همين يك دليل، يعني دوام يافتن وحی، راز خاتميت است. و در مرحله دوم، نتيجه اي كه ايشان از مفهوم خاتميت به دست آورده، مورد انتقاد قرار داديم. آقاي سروش نتيجة ختم نبوت را آزادی نهايی عقل دانسته و همان آزادی را به معنای پايان رسيدن ولايت مطلقة اوليای الهی تفسير می کند.
ناقد اول (دکتر جعفریان): چکیده و نتیجه مطابق قواعد و اصول پژوهشی نیست؛ مقاله ساختار منظم و مرتب ندارد؛ مقاله نیازمند اختصار است؛ از روش جدولی نباید در مقاله علمی استفاده کرد، باید بر اساس مبانی مورد پذیرش طرف مقابل نقد و بررسی کنیم نه مبانی مورد پذیرش خودمان؛ در نقدها، علم عرفان و عرفا نیز زیر سوال رفته اند، روش بحث میبایست اصلاح شود؛ وحی امری شخصی و تجربی است، اما جنبه های دیگر نیز دارد بنابراین تجربی بودن آن نباید زیر سوال برود.
ناقد دوم (دکتر قیومی): عدم وجود پیشینه بحث در مقاله؛ عدم تنقیح عنوان مقاله و موضوع بحث و عدم تبیین مفاهیم اصلی بحث؛ عدم تبیین مسیر بحث؛ مقدمه در مقاله بیش از حد طولانی شده که باید مختصر شود؛ نبود محور واحد در مباحث مقاله تا مباحث بر اساس آن سامان یابد؛ باید در مباحث تاکید شود که پیامبر اکرم از نگاه قرآن به عنوان پذیرنده بحث مطرح شود، نه فاعل و تولید کننده بحث؛ مقاله باید به حلقه بین خاتمیت و امامت اشاره می نمود؛ باید به تلقی شیعه و اهل سنت نسبت به بحث خلافت و امامت اشاره کرد. |
باسمه تعالی
عنوان کرسی: نقد برداشت های دکتر سروش از مسأله خاتمیت در خصوص امامت ارائه دهنده: دکتر توفیق اسداف (استادیار جامعة المصطفی العالمیة) ناقد اول: حجت الاسلام دکتر محمدباقر قیومی (استادیار جامعة المصطفی العالمیة) ناقد دوم: حجت الاسلام دکتر جواد جعفریان (استادیار جامعة المصطفی العالمیة) مدیر کرسی: حجت الاسلام دکتر سید مجید موسوی (مدرس جامعة المصطفی العالمیة) مکان: دانشگاه مجازی المصطفی زمان: سه شنبه (29 آبان1403)، ساعت 12:30
در این کرسی که با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید آغاز گردید، در ابتدا مدیر کرسی با ارائه ضوابط و نحوه مدیریت کرسی به تبیین مسئله پرداختند و سپس از دکتر اسداف به عنوان ارائه دهنده کرسی درخواست نمودند که مطالب خود را ارائه نمایند. در ادامه، ارائه دهنده دکتر اسداف به بررسی رویکرد مدنظر خویش نسبت به موضوع کرسی پرداختند و موضوع را به شرح زیر بررسی نمودند: دكتر عبدالكريم سروش كه يكی از معاصرين در حوزه ي روشنفكري ديني می باشد، از مسألة خاتميت برداشتهاي متفاوتی داشته است. ايشان در اين مورد بحثهاي مختلفي را مطرح كرده است که ما در اين مقاله همه¬ي سخنان ايشان را در اين خصوص، به دو مرحله تقسيم نموديم. در مرحلة اول فلسفه ي خاتميت را از ديدگاه ايشان بيان كرده و سپس اشكالات بحث را مطرح نموديم. به عقيده ي دكتر سروش پيامبر اسلام (ص) بر خلاف انبيای ديگر، تمام تجربة باطنی تفسير ناشدة خود را در اختيار مردم گذاشت، و به همين خاطر هر كسی که به قرآن کريم مراجعه کند، با تفسير و برداشتی روبه¬رو است که عين باريدن وحی بر او می ماند. و به همين خاطر هر کس می تواند از دين، فهم جديدی داشته باشد. همين يك دليل، يعني دوام يافتن وحی، راز خاتميت است. و در مرحله دوم، نتيجه اي كه ايشان از مفهوم خاتميت به دست آورده، مورد انتقاد قرار داديم. آقاي سروش نتيجة ختم نبوت را آزادی نهايی عقل دانسته و همان آزادی را به معنای پايان رسيدن ولايت مطلقة اوليای الهی تفسير می کند. دكتر سروش مدعي است که سرّ و راز خاتميت از آن جهت است که پيامبر اسلام(ص) برخلاف پيامبران ديگر، تجربة تفسير نشدة خود را که عين کلمات خداوند است، در اختيار مردم می گذارد، تا همه بتوانند با مراجعه به آن حاجات خود را بر طرف کنند.ايشان معتقد است پيامبر اسلام(ص) بر خلاف انبيای ديگر، تمام تجربة باطنی تفسير ناشدة خود را در اختيار مردم گذاشت، و در نتيجه هر كسی که به قرآن کريم مراجعه کند، با تفسير و برداشتی روبرو است که عين باريدن وحی بر او می ماند. و به همين خاطر هر کس می تواند از دين، فهم جديدی داشته باشد. و با توجه به تداوم تجربة پيامبرانة عارفان ديگر نيازی به پيامبر جديد نيست؛ چون خداوند متعال انبياء را به خاطر توسعه يافتن دين پشت سر هم می فرستاد؛ ولی با گسترش تجربههای پيامبرانه بعد از ختم نبوت، ديگر اين نيازها برطرف می گردد. همين امر سبب می شود که سلسلة نبوت به اتمام رسد. همچنين، ايشان چنين مي پندارد که در نتيجة خاتميت، ديگر بشر فقط تابع عقل و تجربة خويش می باشد نه ما فوق عقل. يعنی هر چه عقل ما می گويد همين است و بس! و عقلِ بعد از ختم نبوت در تصميم گيری های خويش به هيچ جايی وابسته نيست ما با كمك گرفتن از منابع ديني و مباحث عقلي_كلامي، ادعاي ايشان را مورد نقد قرار داديم. در اين خصوص دو تا مقاله¬ي مستقل نوشته شده است. اولين مقاله، تأليف آقاي علي نصيري با عنوان «پيوند ناگسستني خاتميت با ولايت و نقد شبهه آقاي سروش در اين زمينه» است كه البته در اين مقاله فقط با بررسی مفهوم و عناصر معنای مفهوم خاتميت مورد بررسی قرار داده که با فرض پذيرش نقش نوگستری ائمه (ع) به هيچوجه مفهوم خاتميت دچار خلل يا کمرنگ نشده است. دومين مقاله، تأليف آقاي قادر فاضلي با عنوان «نادرنگري_نقد مقاله خاتميت دكتر عبدالكريم سروش» است كه البته در اين مقاله، فقط علل روانی و اجتماعی و سياسی کلام وی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. اين که دين اسلام در زمان خود پيامبر(ص) به کمال رسيد، شکی نيست. و نيز در اين که هدف اصلی دين هدايت بندگان است، صريح خود آيات قرآن است. بنابرين کمال دين زمانی تحقق می يابد که اصول و قوانين کلی لازم در راه هدايت بندگان را گفته باشد. و عدم تبيين تمام امور جزئي از جمله احکام محدثه، خللی به کمال آن نمی زند. زيرا خداي متعال اين امر را بعد از رحلت آخرين رسولش به عهدة جانشينان او واگذاشت. به دليل اينكه دين اسلام قرار است تا آخر قيامت پاسخ¬گوي تمام مسائل مربوط به هدايت انسان باشد و ادعاي كامل بودن دارد، نمي توانست در مدت بيست و سه سال نبوت پيامبر اسلام (ص)، اين مهم را برآورده كند. بنابرين اصرار به بسندگی آنچه در کتاب و سنت آمده است، با جامعيت و کمال دين ناسازگار است. و بايد در مسائل جزئی به کسانی مراجعه کنيم که پيامبر اکرم(ص) آنها را برای ما مرجع قرار داده است. البته، لازم به ذكر است كه تبيين احکام از سوی ائمه(ع) به معنای تشريع نيست. تشريعی که اكثر علمای شيعه برای امامان خود قائلند، تشريع استقلالی نيست، بلکه تشريع به معنای تبيين احکامی است که به دلايلی مانند عدم رسيدن وقت، مصلحت، عدم ابتلاء و غيره مسکوت مانده و طبق آيات و روايات بيان آن احکام به واسطة رسول خدا(ص) به امامان اهل بيت(ع) واگذار شده بود. بنابرين تشريع امامان به معنای فوق نه مخالف خاتميت است و نه کمال دين. بلکه خاتميت و کمال دين به ولايت آنان گره خورده است. مقالاتي كه از طرف نويسندگان محترم، از جمله مقاله آقاي علي نصيري با عنوان «پيوند ناگسستني خاتميت با ولايت و نقد شبهه آقاي سروش در اين زمينه» و تأليف آقاي قادر فاضلي با عنوان «نادرنگري_نقد مقاله خاتميت دكتر عبدالكريم سروش» نوشته شده است، بيشتر يا بررسی مفهوم و عناصر معنای مفهوم خاتميت بوده و يا علل روانی و اجتماعی و سياسی کلام دكتر سوش مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. در حالي كه بحث ما در اين تحقيق كاملا با روش كلامي پيش رفته است.
پس از ارائه تفصیلی دکتر اسداف، ناقد اول حجت الاسلام دکتر جواد جعفریان در مقام طرح برخی اشکالات به بیان مطالب زیر پرداخت:
در ادامه جلسه، نوبت به ارائه مطالب و نقد ناقد دوم رسید که حجت الاسلام دکتر محمدباقر قیومی به موارد زیر پرداختند:
در انتهای جلسه نیز ضمن طرح پرسشهای حضار و سایر مطالب طرح شده توسط ناقدین، ارائه دهنده به انتقادات و سؤالات پاسخ داده و با جمع بندی مدیر کرسی، جلسه با ذکر صلوات بر محمد و آل طاهرینش به پایان رسید.
|